سفارش تبلیغ
صبا ویژن

90/3/29
11:33 صبح

احتمالاتی پیرامون اتفاقات اخیر(3)

بدست آشنا در دسته تحلیل های سیاسی


بررسی مواضع حضرت علامه مصباح حفظه الله

در دو قسمت قبل این نوشتار به بحث کیفیت به دست آوردن اطلاعات متقن و نیز پیرامون سکوت رهبری پرداختیم. در بحث احتمالاتی پیرامون سکوت رهبری شاید به ذهن برسد که پس چرا حضرت علامه این گونه موضع گیری می کنند؟

قبل از این که وارد این مسأله شوم باید نکته ای را عرض کنم. خوب می دانیم که از چهار احتمال موجود دو احتمال با مواضع حضرت علامه هم خوان است و این مطلبی است که نمی توان آن را کتمان کرد. مواضع ایشان روشن است «بزرگترین خطر در طول تاریخ اسلام» « هشدار نسبت به تکرار محمد علی باب دیگر در مقابل ولایت فقیه» « بی توجهی ایشان به احکام الهی » «معلم بودن ابلیس با تجربیات چند هزار ساله برای این گروه»« ناسیونالیسم بودن بحث مکتب ایران و قرار دادن ایرانیت مقابل اسلام» و ....که البته رهبر معظم انقلاب در جمع جامعه مدرسین این مطلب را نپذیرفتند:«من با طرح مکتب ایرانی مخالفم و نسبت به این موضوع به آقایان تذکر هم دادم ولی برداشتم این نیست که منظور آنها مقابل قرار دادن ایرانیت در برابر اسلامیت باشد» و همچنین فرمودند  "آقای احمدی‌نژاد واقعا نمی‌خواهد ایران را مقابل اسلام و برتر از آن قرار دهد؛ چرا که هیچ رئیس‌جمهوری به اندازه او از اسلام و آرمان‌‌ها و ارزش‌های اسلامی در سازمان ملل سخن نگفته و بنده با آنکه همواره به مسئولان انتقاد کرده‌ام، اما انصافا او بوده که نام امام زمان و حضرت زهرا را در محافل بین‌المللی احیا کرده است  ."  ایشان حتی در آن جلسه می گویند: «بنده از همه دولت‌ها حمایت کرده‌ام ولی این دولت با دولت‌های گذشته تفاوت دارد و فرق اساسی در این است که تلاش نمی‌کند حاکمیت دوگانه درست کند» که این صراحتاً مقابل نظر حضرت علامه درباره قرار گرفتن این جریان مقابل ولایت فقیه است. مطالب گذشته نیز که در قسمت دوم این نوشتار را می توانید به این بحث اضافه کنید.

از این مسأله  می خواستیم به این نکته بپردازم که دو احتمال اول در نوشتار دوم یعنی

1-     شاید مقام معظم رهبری هنوز متوجه عمق این مسأله نگشته اند

 

2-     ایشان متوجه مسأله هستند ولی بنا به مصالحی در حال مماشات با این اتفاق می باشند

 

با نظرات حضرت علامه (دامت ظله) – متأسفانه- هماهنگ است و چه بسا باید گفت که این دو نظر زاییده موضع گیری های ایشان  می باشد - که البته عدم امکان صحت آن در نوشتار دوم گذشت-.

ممکن است بگویید که این نظرات حضرت آقا قبل از این جریان است؛ جواب این مسأله این است که موضع گیری ایشان در سالگرد رحلت حضرت امام رحمت الله علیه مؤید نظرات قبلی ایشان می باشد که فرمودند:اگر عنوان مجرمانه‌ای بر حرکتی منطبق شود دستگاه های مسئول موظف به پیگیری هستند اما اگر کسی دنبال براندازی و اجرای دستور دشمن نیست ولی با مذاق و تفکر سیاسی ما مخالف است نباید عدالت و امنیت را از او سلب و او را زیرپا له کنیم چرا که به فرموده قرآن مخالفت با یک قوم، نباید موجب بی تقوایی و بی عدالتی شود و همه باید در این زمینه ها هوشیار و مراقب باشند.

همچنین ایشان فرمودند:اگر برادران مومن و کسانی را که به اصل نظام و اسلام معتقدند اما از لحاظ فکری با ما مخالفند مورد اهانت و ایذاء و آزار قرار دهیم از خط امام منحرف شده‌ایم.

خوب این مطالب که بعد از بسیاری از این موضع گیری ها است و نشان می دهد که حضرت آقا هنوز مطالب بالا را قبول دارند- درباره این بحث در نوشتار دوم مطالبی آمده است-

شاید تا اینجا خواننده این متن بخواهد به این نتیجه برسد که بنده استاد و مقتدای خویش را ضربه می زنم تا جریان سیاسی دلخواهم بالا رود!!! معاذ الله. ما خود از همین اساتید به نام یاد گرفتیم که تا حد وسع –که انشاءالله چنین باشد- رعایت انصاف کنیم و خدا شاهد است که این مطلب را نه بر کاهش اعتبار حضرت ایشان که بر علاقه ای که نسبت به ایشان دارم می نگارم.