سفارش تبلیغ
صبا ویژن

90/5/31
1:10 عصر

درباره ویژه نامه خاتون

بدست آشنا در دسته پوشش

بسمه تعالی

نظری درباره مصاحبه آقای کلهر

مصاحبه جذاب و عالمانه آقای کلهر را واقعاً جزء بهترین متون درباره مسأله پوشش می دانم، با این که تأملاتی نیز درباره آن دارم.

1-       اولاً ایده­ های بسیار خوبی در بحث داشت که الحق و الانصاف تا حالا ندیده بودم. مثال بارز این ایده ها تقسیم نوع پوشش به بدن نما بودن و لباس نمایی.

2-       از نکاتی که در مصاحبه در خور توجه بود پایبندی ایشان به دین و بحث پوشش و دغدغه ایشان پیاده کردن فلسفه پوشش در جامعه بود که این نیز قابل تقدیر است و البته این مطلب در تمام پیشنهاداتی که در مصاحبه داده شد، قابل رویت بود. یعنی فلسفه پوشش را که صیانت نامیدند در تمام پیشنهادات خود رعایت می کردند.

3-       نکته دیگری که در بحث به چشم می خورد توجه فی الجمله ایشان به بحث گذار بود. این مطلب را می توان در قسمتی که ایشان عمل به قانون پوشش در جامعه را – که به نظر ایشان ناقص است- بهتر از بی قانونی می دانست دید. با این مطلب به نظر می آید که ایشان ایده آل های خود را برای بحث پوشش مطرح کرده اند.

4-       نکته دیگر که باید گفته شود و هرچند که از محتوای این متن پیدا است، این می باشد که متن مصاحبه فریاد بر می آورد که ایشان کارشناس پوشش است و نقطه های کلیدی بحث پوشش را به خوبی می شناسد.

برای پیشنهاد ایشان در زمینه رنگ پوشش تأملاتی به ذهنم رسیده که دراین جا می آورم.

1-       یکی از استدلالاتی که ایشان در زمینه مناسب نبودن رنگ مشکی برای چادر داشت، کراهت رنگ مشکی برای پوشش بود که جواب آن را به نظر می آید که داده شد و باید منتظر جواب ایشان (آقای کلهر)به این جوابیه باشیم. اولاً جواب آیت الله خاتمی در مورد این که کراهت رنگ مشکی در مورد کفش و عبا ساقط است و چادر را جنس عبا دانسته اند. ثانیاً روایتی که نشان می داد زنان انصار بعد نزول آیه حجاب، از لباس سرتاسری که تمام بدن و سرشان را می پوشاند و مشکی بود استفاده کردند.

2-       یکی دیگر از استدلال­های ایشان در زمینه مناسب نبودن رنگ مشکی برای چادر، یک استدلال زیباشناختی بود و آن این که رنگ مشکی صورت را قاب می کند و باعث توجه بیشتر به صورت می شود- که البته این با فلسفه پوشش که عدم جلب نظر و تبرج است چندان نمی خواند- و گویا استدلال اصلی ایشان برای مناسب نبودن رنگ مشکی برای چادر این مطلب بود. مثال زیبایی نیز آورده بود و آن این که شما در سیستان- به دلیل پوشش محلی بانوان- تا فاصله 20 متری نمی توانی تشخیص دهی که این خانم 20 ساله است یا 70 ساله.

در این مورد نیز به نظرم می آید که حرف را باید تفصیلی تر بیان کرد. اگر پوشش بیرونی بانوان را تنها چادر بگیریم یک ساده سازی در مسأله اتفاق افتاده است! و ممکن است که بحث را به دقت فهم نکرده و درگیری ها به عدم تفاهم بازگردد؛ چرا که شما پوشش دیگری به اسم روسری یا مقنعه را نیز دارید که غالبیت بانوان چادری ما این پوشش را در زیر چادر مخفی نمی کنند و لذا باید به این مسأله – برای فهم بهتر موضوع- توجه نمود. همین لایه باریکی که از چادر بیرون می آید نقش بسیار تعیین کننده ای در تناسبات ارتباطاتی با چهره دارد. مطمئناً اگر روسری روشنی در زیر چادر مشکی قرار بگیرد، چهره کاملاً قاب شده و جلب نظر می کند و این را اصلاً نمی توانید انکار کنید. همین مسأله در نسبت با استفاده چادر مشکی و روسری یا مقنعه مشکی روی نمی دهد.

حتی می توان گفت که استفاده از روسری مشکی و چادر رنگی – که معمولاً در خانه استفاده می شود- چهره را بیشتر قاب می کند تا استفاده از روسری رنگی و چادر رنگی.

پس باید در نسبت پوشش های خارجی دقت نمود تا فلسفه حجاب که عدم تبرج است رعایت گردد.

3-       نکته ای که در این جا قابل بحث است و به مطلب آقای کلهر باز می گردد، مقایسه بین استفاده از چادر رنگی و چادر مشکی است که کدام یک با فلسفه حجاب هم خوان تر می باشد. نظر بنده این است که باید یک سری آزمایشاتی در این زمینه صورت گیرد و به صورت کاربردی به این بحث پرداخته شود. مدل آزمایش نیز – در نظر بنده – به این صورت باشد که انواع مختلف رنگ ها – با ملاحظه نسبت بین پوشش های خارجی، یعنی روسری و چادر و یا چادر به تنهایی- به عنوان کیس آزمایشی استفاده گردد و در مورد میزان صیانت و عدم تبرج انواع این پوشش ها- که اختلاف ایشان در رنگ شان است- با استفاده از شاخصه هایی، تحقیقاتی صورت گیرد. البته مسایل شرعی نیز باید کاملاً رعایت شود.- این جمله را برای کسانی می نویسم که سوء ظن دارند و سریع این کار را با چوب مسایل شرعی نرانند-.

امید است در این شب های عزیز، مسببات تسریع تحقق تمدن با شکوه اسلامی به امضای حضرت بقیه الله الاعظم برسد.

و من الله التوفیق