سفارش تبلیغ
صبا ویژن

90/3/22
10:34 صبح

در باب اتفاقات اخیر 1

بدست آشنا در دسته تحلیل های سیاسی

 

بدون شک کسی نیست که اذعان نداشته باشد که انقلاب اسلامی از بعد از حضور دولت احمدی نژاد کاملا وارد فضای جدیدی شده است و گفتمان جدیدی از حاکمیت انقلاب به وجود آمده است. گفتمانی که در آن در همگی در این نکته مشترکند- سبزی باشند یا پایبند به نظام و انقلاب- که متفاوت از گذشته است و غالب محللین مجموعه فعالیت های دولت را تقویت کننده گفتمان انقلاب می بینند.

اما بر سر مسایل اخیر که در مورد برخی از افراد دولت پیش آمد به نظر می­آید که با گذشت زمان و جهت گیری هایی که مقام عظمای ولایت به جامعه نشان دادند باید جمع بندی هایی در میان محللین به وجود بیاید که البته نیاز به جمع آوری پاره ای از اطلاعات و دسته بندی دیدگاه ها و به قولی جریان شناسی برخوردها دراین فضا است. به نظر می رسد که پاره ای از مسایل در این بین از اهمیت برخوردار است که به قسمتی از آنها اشاره­ای می رود:

چگونگی استفاده از اطلاعات در تحلیل

قبل از پرداختن به جریان شناسی این برخوردها باید نکته ای باز شود و آن این است که در فضای موجود که دارای انبوهی از اطلاعات پارادوکسیکال هستیم چگونه می شود به اطلاعی تکیه نمود؟ این مسأله از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا بسیاری از نظرات که در تحلیل وقایع اخیر دیده می شود اطلاعات را علی المدعی قبول کرده و نظریه بر آن سوار می کنند و آن قدر این نظریه را حجیم می نمایند که فراموش می کنند این اطلاع ادعایی بوده و ثابت نشده. حال در این فضا که اطلاعات ضد و نقیض فراوان است و البته فکر نکنم که کسی پیدا شود و این مسأله را نفی کند ولی جهت اطمینان اگر می خواهید مطمئن شوید کافی است که سایت های طرفداران دولت و سایت های مخالفان اعضای دولت را نگاهی بیاندازید و البته ذکر همین دو اطلاع پارادوکسیکال کافی است که در خانه نشینی احمدی نژاد گروهی می گویند که ایشان در اعتراض به رهبر جامعه این کار را کرده و اطلاعات در این مورد می آورند که باید وزیر اطلاعات برکنار شود و گروهی می گویند که برای جلوگیری از ضربه به رهبری این کار رامی کند و اطلاع خاکریز آقا بودنش را انتشار می دهند. واقعاً این ها اطلاعات است و البته از منابع موثق!!!! حال تو خود بخوان حدیثی از این مجمل.

در چنین فضایی تحلیل های اطلاعات محور زهر است برای جامعه چرا که بحران مشروعیت اطلاعات موثق وجود دارد و بالاخره باید به کدام اطلاع تکیه کرد؟

از طرفی باید دانست که اصولاً تحلیل در جامعه اگر بخواهد به واقعیت نزدیک شود باید از اطلاعاتی استفاده کند و شاید بتوان گفت که بدون اطلاعات که نمی توان تحلیل کرد! پس باید چه کرد؟ راه حل بسیار ساده است– البته اگر گروهی نخواهد گروه دیگر را به زور حذف کند و ان­شاء الله که تمامی تحلیل گران به دنبال به دست آوردن حقیقت و پای فشاری بر آن هستند- و آن این است که اطلاعات مورد وثوق جامعه برای تحلیل استفاده شود؛ اطلاعاتی که کسی نتواند آن را انکار کند. طبیعی است که شما اگر اطلاعاتی که نقیض آن در جامعه وجود دارد را استفاده کنید گروه مخالف آن را نمی پذیرد – باز هم می گویم تحلیل باید برای تفاهم باشد نه اینکه طرفداران خود را مطمئن تر و طرفداران گروه دیگر را نسبت به خود بی اعتمادتر کنید- در واقع اگر شما تفاهم را از روی مشترکات شروع نکنید که تا ثریا می رود دیوار کج!!

اطلاع موثق چه اطلاعی است؟ گفته شد که اطلاعی که نشود آن را تکذیب کرد. در این فضا به نظر می رسد گفته ای را می توان حد اشتراک صحبت دانست که به صورت رسمی پخش شده و دیگر غیر قابل تکذیب است-البته با تأسف از رویدادهای رخ داده در جامعه که مجبوریم صحبت تمامی اساتید و کسانی که به آنها اطمینان داریم را از دایره تحلیل خارج کنیم-

نکته بعد استفاده از تمامی اطلاعاتی است که یک گوینده دارد نه به اصطلاح گزینشی برخورد نمودن. این همین تفاوت تحلیل صحیح از ناصحیح است که شما تنها اطلاعاتی را می پذیری که با نظریه شما همگون است. اگر این طور شد این تحلیل با واقعیت تطبیق نخواهد کرد چه بخواهی چه نخواهی و بیشتر با نیات غیر سالم هماهنگ است متأسفانه. ممکن است کسی بگوید این طبیعت ایجاد نظریه است که اطلاعات موافق را بیشتر بها دهد تا متزلزل نگردد اما باید دانست که

اولاً نظریه وقتی مستحکم است که از تمامی اطلاعات استفاده کند - همچنان قید متقن بودن اطلاعات را در نظر بگیرید-

و ثانیاً قدرت هضم اطلاعات نافی نظریه را داشته باشد و گرنه خود شما می توانی به چنین نظریاتی که توانایی حل نظریات نافی خود را ندارد چنگ بیاندازی؟ من باب مثال باید کسانی که ادعای ضد ولایت فقیه بودن احمدی نژاد را مطرح می کنند به این سؤال جواب دهند که تمامی اطلاعاتی را که تا قبل از سال 88 نشان می داد که ایشان کاملاً در خدمت انقلاب و در رکاب مقام عظمای ولایت حرکت می کند را چگونه می خواهند تحلیل نمایند؟ حداقل باید ردپایی از انحراف در آن­ها را مشاهده کرد. به نظر شما صرفاً با این جمله که خود را نشان نداده بود می توان به تحلیل شما اعتماد کرد؟ پس باید یک نظریه توانایی توضیح و رفع ابهام از اطلاعاتی که حداقل به ظاهر با نظریه در تعارض است را داشته باشد.

تلخیص این قسمت بحث این است که

اولاً در چنین فضایی برای رهایی از عدم تفاهم با دیگر گروه ها باید از اطلاعات غیر قابل انکار استفاده نمود که مصداق بارز آن اطلاعاتی است که به صورت رسمی منتشر می شود و

و ثانیاً تمامی این اطلاعات غیر قابل انکار را - له یا علیه نظر ما باشد- با هم دید و در تحلیل بی انصافی نکرد.